کرسی ترویجی «غیر در انقلاب اسلامی و گونه مواجهه با آن در فقه سیاسی»
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، کرسی ترویجی «غیر در انقلاب اسلامی و گونه مواجهه با آن در فقه سیاسی» با ارائه سیدسجاد ایزدهی و نقد روح الله شریعتی در پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی برگزار گردید.
ایزدهی در ابتدا واژه «غیر» را این چنین تعریف کرد: “هر جامعه ای مرزهایی دارد که شهروندان آن را از «غیر» جدا میکند. در فقه به سه سطح از «غیر» میتوان اشاره کرد. در سطح اول، در سطح جمهوری اسلامی، هرکسی که شهروند نظام اسلامی است ساکن است و غیرشهروندان، «غیر» تلقی میشوند. در سطح دوم، در سطح انقلاب اسلامی، هر کسی که دلباخته مرام و اعتقادات انقلاب اسلامی نباشد فارغ از این که شهروند چه کشوری باشد، چه شیعه و چه سنّی، «غیر» تلقی میشود. در سطح سوّم، در سطح تمدنی انقلاب اسلامی، کسانی که ذیل امتداد تمدنی انقلاب اسلامی قرار ندارند و ذیل تمدن رقیب (تمدن غربی) قرار دارند، «غیر» تلقی میشوند.
«غیر» انواع و اقسام متعدّدی دارد و ضمن این که شامل شهروندان جامعه دیگر میشود، شامل دوست و دشمن نیز میشود. چنان که مقولهای مشکک مشتمل بر مخالفین، موافقین، معاندین و معارضین میشود.
همچنان که «غیر» مشتمل بر طیفهای متعددی از بیگانگان است، «شهروندان» نیز مشتمل بر طیفهای متعددی هستند.
مدیر گروه فقه اسلامی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی سپس به بحث تابعیت پرداخت و افزود: “معیار تابعیت در دولت پیامبر، در پذیرش تابعیت یهود در سالیان ابتدائی نظام نبوی، و سلب تابعیت از آنها در صورت خیانت و دشمنی، قابل توجّه است. گرچه خیانت، فقط از جانب یهود صورت گرفت و قبائل مسلمان یا مشرک، عملاً ذیل حاکمیّت نبوی، خیانت نکردند. ضمن این که همه شهروندان، واجد حقوق و تکالیف حدّاقلی ناظر به شهروندی شهروندان هستند، (مانند حقّ مسکن، حقّ اشتغال، حقّ انتخاب کردن) نظام اداره کشور، مستند به نظر اکثریّت شهروندان است، لذا ممکن است مردم خواستار قوانینی باشند که مستلزم قیودات و تضییقاتی باشد که برخی از شهروندان آن را نپسندند. اقلیّت شهروندانی که قوانین را نمی پسندند، یا به احترام اکثریّت، تمکین میکنند، یا در فرایند مخالفت مدنی، به مخالفت میورزند یا علیه نظام به بهانه این قوانین، معارضه میکنند. طبعاً با معارضان نظام، مطابق قوانین امنیّت، رفتار میشود. نظام های موجود در جهان، چون رویکرد مشخصی دارند و اکثریّت مردم، تعیین کننده ضوابط حاکم در آن جامعه هستند، لذا اقلیّت، معمولاً یا نسبت به وضعیت موجود، تمکین میکنند یا روی به مخالفت مدنی میآورند یا در صورت معارضه، تن به مجازات میدهند. طبعاً نوع مبانی حاکم بر نظامها، کم کم، شهروندان غیرخودی را به سمت مهاجرت سوق میدهد. همچنان که بسیاری از بیگانگان دلبسته به آموزههای نظام حاکم را به سمت مهاجرت به آن، سوق میدهد.”
وی در خصوص مواجه شدن هوشمندانه با غیر، افزود: “با وجود این که منطق انقلاب اسلامی، جذب حدّاکثری و دفع حدّاقلی است اما میتوان به گونه هوشمند با «غیر» مواجه شد و راهبردهایی را برای آن تعریف کرد. از جمله این راهبردها میتوان به تغییر در قوانین تابعیت یاد کرد.
تابعیت میتواند هوشمند باشد و نسبت به برخی از معارضین (نه مخالفین) سلب تابعیّت کند، چون نمیشود کسی که با هویّت جامعه خویش، با همه تنوعاتی که در آن وجود دارد به معارضه میپردازد را خودی تلقّی کرد. همچنان که میتواند به اعطای تابعیّت نسبت به برخی دلبستگان فرهنگ و منطق نظام سیاسی بپردازد.”
کرسی ترویجی «غیر در انقلاب اسلامی و گونه مواجهه با آن در فقه سیاسی» از سلسله کرسیهای ترویجی نکوداشت دهه فجر انقلاب اسلامی با عنوان «مدرسه انقلاب اسلامی» است که از 12 لغایت 27 بهمن در پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی در حال برگزاری است.